مروری بر کتاب «ایران: از مباحثه‌ی دینی تا انقلاب»، نوشته‌ی مایکل فیشر

مروری بر کتاب «ایران: از مباحثه‌ی دینی تا انقلاب»، نوشته‌ی مایکل فیشر

اشاره.

مطلب زیر به معرفی کتاب «ایران: از مباحثه دینی تا انقلاب»، نوشته‌ی مایکل فیشر اختصاص دارد. معرفی حاضر از روی نسخه‌ی انگلیسی انجام شده است. مشخصات اصل انگلیسی و ترجمه‌ی فارسی کتاب چنین است:

 Michael Fischer, Iran: From Religious Dispute to Revolution, 1980

مایکل فیشر، ایران: از مباحثه‌ی دینی تا انقلاب، ترجمه‌ی محمد شمس‌الدین عبداللهی‌نژاد، نشر آرما، 1404.

درباره نویسنده:
مایکل م. ج. فیشر (متولد ۱۹۴۶) انسان‌شناسی آمریکایی و استاد دانشکده انسان‌شناسی و علوم اجتماعی دانشگاه MIT است. او تحصیلات خود را در مدرسه اقتصاد لندن، دانشگاه جانز هاپکینز و دانشگاه شیکاگو سپری کرد و در سال ۱۹۷۳ دکترای خود را با رساله‌ای دربارۀ جامعه‌شناسی زرتشتیان یزد دریافت نمود. فیشر در تمام دوران فعالیت علمی‌اش مطالعه و تحقیق گسترده‌ای بر جامعۀ ایران داشته و بارها برای مطالعات میدانی به ایران سفر کرده است. حوزه‌های تخصص او شامل انسان‌شناسی اقتصادی، جامعه‌شناسی دین و مطالعات علوم‌ انسانی و اجتماعی است. از جمله آثار برجستۀ او می‌توان به همین کتاب «ایران: از نزاع مذهبی تا انقلاب» (چاپ اول ۱۹۸۰ با دانشگاه هاروارد، چاپ دوم ۲۰۰۳ با مقدمه‌ای جدید در دانشگاه ویسکانسین) اشاره کرد. فیشر همچنین کتاب‌های دیگری درباره فرهنگ و ادبیات ایران نوشته است؛ برای مثال مجموعه مقالاتی درباره شعر معاصر ایرانی (تصویر «کابوس‌های خاموش و جغدهای نابینا») و مطالعاتی پیرامون زرتشتیان و مناسک مذهبی در ایران دارد.

درباره کتاب:
کتاب «ایران: از نزاع مذهبی تا انقلاب» یکی از نخستین و عمیق‌ترین مطالعات انسان‌شناختی و جامعه‌شناختی درباره انقلاب اسلامی ایران و نقش مذهب در آن است. فیشکر این اثر را مبتنی بر کار میدانی گسترده در شهر مقدس قم نوشته است؛ او در قم با روحانیان و طلاب ارتباط برقرار کرده و زندگی مذهبی و روزمره مردم را از نزدیک بررسی نموده است. رویکرد کتاب تحلیلی و چندلایه است؛ به‌جای پرداختن صرف به حوادث سیاسی سال‌های انقلاب، نویسنده ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی عمیق جامعه ایران را واکاوی می‌کند. هدف فیشکر نشان دادن آن است که چگونه باورها و «حس مشترک» مذهبی در لایه‌های گوناگون جامعه ایران نقش‌آفرین شد و چگونه نهادهای دینی (به‌ویژه مدارس حوزوی) در دوره پیش از انقلاب شکل گرفتند و متحول شدند.

نسخۀ اصلی کتاب در سال ۱۹۸۰ (انتشارات هاروارد) منتشر شد و در سال ۲۰۰۳ با افزوده شدن مقدمه‌ای جدید توسط انتشارات دانشگاه ویسکانسین تجدید چاپ گردید. در مقدمه و افزودۀ جدید، فیشر به بحث درباره ایران پس از انقلاب و تغییرات نخستین سال‌های جمهوری اسلامی نیز پرداخته است. این کتاب با بررسی دقیق تاریخچه و واقعیت‌های اجتماعی ایران، تصویری پویا از جامعه در حال دگرگونی آن‌زمان ارائه می‌دهد که همچنان برای درک جامعه ایران در قرن بیست‌ویکم اهمیت بنیادی دارد.

محتوای کتاب بسیار گسترده و مستند است. برخلاف بسیاری از تحلیل‌های سریع و سطحی نسبت به انقلاب که در سال ۱۳۵۷ خورشیدی منتشر شدند، فیشکر مجموعه‌ای منظم و منسجم از مطالعات میدانی، گفتگوها و مشاهدات را گردآوری کرده است تا ساختارهای عمیق اجتماعی-مذهبی ایران را تشریح نماید. کتاب در مجموع شامل شش فصل اصلی، یک فصل پایانی (مربوط به محرم ۱۳۵۸)، چندین ضمیمۀ توضیحی و فهرست‌های موضوعی و منابع مفصل است. در فصل‌های مختلف، علاوه بر تحلیل رویدادهای تاریخی، به نکته‌هایی چون جهان‌بینی مذهبی مردم، نقش مجالس عزاداری و شعائر شیعی در شکل‌دهی باورهای جمعی، ساختار مدارس علمیه قم، و تضادهای ایدئولوژیک میان حکومت مقتدرانه پهلوی و روحانیت پرداخته شده است.

نقد و بازخورد:
این کتاب پس از انتشار مورد توجه گسترده کارشناسان و منتقدان قرار گرفت و بازخوردهای مثبتی دریافت نمود. برای نمونه، پیتر چلکوفسکی (استاد دانشگاه هاروارد و ویراستار نشریۀ Asia) اثر را «کلیدی برای درک انقلاب اخیر و کل جامعه ایران» توصیف کرده است. همچنین نشریات معتبری مانند «کالفرنیا آکادمیک پرس» آن را به‌عنوان معرفی جامع و درخشانی از ابعاد کم‌ترشناختۀ تاریخ مذهبی ایران ارزیابی کرده‌اند. این استقبال نشان می‌دهد که دیدگاه جامع فیشر درباره ایران پیش‌انقلابی و انقلابی همچنان مورد توجه پژوهشگران ایران‌شناسی است.

فهرست مطالب و توضیح فصل‌ها

کتاب در شش فصل اصلی و یک بخش پایانی تنظیم شده است که به ترتیب موضوعات زیر را بررسی می‌کند:

  • فصل اول: «فرهنگ، تاریخ و سیاست» – این فصل با تبیین مفاهیم بنیادی آغاز می‌شود. فیشر در ابتدا می‌کوشد «فرهنگ» ایرانی و ساختارهای نمادینی را که در ذهنیت عمومی نقش دارند شناسایی کند. او نقش «حس مشترک» و باورهای دینی در زندگی روزمره مردم را توصیف می‌کند. سپس به بررسی تاریخ تعامل دیانت و قدرت می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه باورهای مذهبی در تحولات تاریخی ایران (از دوران صفویه تا پهلوی) درگیر سیاست و جامعه شده‌اند. به‌طور کلی، فصل اول چارچوب مفهومی تحقیق را مشخص می‌کند و تأکید دارد که مفروضات فرهنگی و تاریخی، کلید فهم انقلاب و تحولات پس از آن‌اند.

  • فصل دوم: «ظهور و افول مدرسه علمیه» – در این فصل تاریخچه اسلام شیعی و شکل‌گیری نظام آموزشی دینی («مدرسه علمیه») در ایران ترسیم می‌شود. بخش اول فصل به بنیادهای فکری اسلام شیعی اختصاص یافته است: نویسنده «الگوی کربلا» را توضیح می‌دهد که شامل خاطرهٔ واقعه عاشورا و جایگاه خاندان پیامبر است و اهمیت آن را در روحیه جمعی شیعیان ایران نشان می‌دهد. همچنین فرایند رسمی شدن مذهب شیعه در ایران (از زمان صفویان) و چگونگی تدوین و تثبیت متون مقدس تشیع بررسی می‌شود. در ادامه، فیشر «شکل کلاسیک مدرسه علمیه» را با نمونه‌هایی از مدارس دینی یهودی و مسیحی مقایسه می‌کند تا مشخص کند این سنت آموزشی چگونه کار می‌کند و چه ویژگی‌هایی دارد. در پایان فصل، به علل افول نسبی این ساختار سنتی پرداخته می‌شود؛ مثلاً تأثیر برنامه‌های اصلاحات آموزشی دولت پهلوی و تحولات اجتماعی در کاهش نفوذ نظام قدیم آموزش دینی تحلیل می‌گردد.

  • فصل سوم: «مدرسه علمیه: سبک و محتوا» – این فصل به‌طور خاص بر ماهیت کارکرد حوزه‌های علمیه قم تمرکز می‌کند. فیشر ابتدا حوزه را با عنوان یک «دانشگاه آزاد» توصیف می‌کند؛ بدین معنا که تقریباً هرکس بدون هزینه می‌تواند در آن تحصیل کند و کلاس‌ها با استقلال خاص خود برگزار می‌شوند. سپس به تشریح ساختار درونی این نهاد می‌پردازد: از تعداد طلاب و استادان، نوآوری‌های آموزشی تا مشکلات و چالش‌های داخلی صحبت می‌کند. در بخش بعدی، «نخبگان حاکم» حوزه را معرفی می‌کند؛ کسانی که نقش مرجعیت (مراجع تقلید) را دارند و تصمیم‌گیران اصلی فقهی هستند. در مقابل، به «نخبه‌ی فرهیخته» یعنی وعاظ و سخنرانان مذهبی هم توجه می‌کند که نقش مهمی در انتقال پیام‌های مذهبی به مردم دارند. فیشر در این فصل نشان می‌دهد که ساختار قدرت و دانش در حوزه‌های علمیه چگونه تنظیم شده و روابط میان روحانیون بلندمرتبه و واعظان چگونه شکل گرفته است.

  • فصل چهارم: «قم؛ عرصه تقابل» – این فصل شهر قم را به‌عنوان محل رویارویی بین روحانیت شیعی و حکومت پهلوی واکاوی می‌کند. نویسنده ابتدا روند تاریخی شکل‌گیری قم به‌عنوان یک «شهر زیارتی» مذهبی را ترسیم می‌کند و رابطه آن با قدرت سلطنتی (هم در دوره قاجاریه و هم پهلوی) را مرور می‌نماید. سپس نشان می‌دهد که چگونه تلاش دولت مرکزی برای گسترش نظام اداری و کشوری (به‌ویژه در دوره پهلوی) با نهادهای سنتی روحانیت در تضاد افتاد. در این فصل به وقایع مهمی چون قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (اعتراضات مربوط به نهضت امام خمینی) نیز پرداخته شده است. فیشر به بررسی حوادث مهمی می‌پردازد که در قم رخ داد و به‌مثابه جرقه‌هایی برای مخالفت عمومی علیه شاه عمل کرد. در پایان، تقابل دو «شیوه حکمرانی» را شرح می‌دهد: حکمرانی تکنوکراتیک-مدرن پهلوی و شیوهٔ حکمرانی مبتنی بر اندیشه و آموزه‌های دینی، و نتیجه این کشمکش را در فضای سیاسی ایران پیش از انقلاب بررسی می‌کند.

  • فصل پنجم: «گفتمان و تقلید: تشیع در زندگی روزمره» – فیشر در این فصل چگونگی نفوذ عقاید شیعی را در زندگی روزمره مردم ایران تحلیل می‌کند. او نخست به ابعاد درونی و عرفانی مذهب شیعه می‌پردازد: از تأثیر عرفان و تلاش برای خودسازی در میان گروه‌های مذهبی سخن می‌گوید و زبان و سبک گفتار خاص طبقه فرهیخته و روحانیان را توضیح می‌دهد. سپس به آرمان‌شهر اجتماعی مدنظر علما می‌پردازد؛ به این معنا که معتقدان چگونه عدالت سیاسی و اقتصادی را در قالب آموزه‌های دینی (مانند سیره امام علی (ع) و امام حسین (ع)) جست‌وجو می‌کنند و رفتار اخلاقی فردی چه جایگاهی دارد. فیشر بحث می‌کند که مجموعه‌ای از باورها و ایده‌ها بر زندگی اقتصادی (مانند عدالت اقتصادی در اسلام) و اخلاق روزمره مردم تأثیر می‌گذارد. بخش پایانی فصل به مناسک مذهبی و آئین‌های عمومی اختصاص دارد: نویسنده نشان می‌دهد مراسم تعزیه، عزاداری ماه محرم و دیگر جلوه‌های نمایشی مذهبی چگونه به‌عنوان «درام‌های مذهبی» در زندگی توده مردم نقش ایفا می‌کنند و معنای دینی خود را منتقل می‌نمایند.

  • فصل ششم: «جنبش انقلابی ۱۳۵۶–۱۳۵۸» – این فصل به شش مبحث اساسی تقسیم شده است. بخش اول («درام اجتماعی: رهایی سیاسی») وقایع نهایی منجر به انقلاب را روایت می‌کند. فیشر از «مقدمه» شروع می‌کند و سپس رخدادهای مهم را فصل‌بندی می‌کند: محرم ۱۳۵۶ (۱۵ خرداد ۱۳۵۶، آغاز موج جدید اعتراضات)، ماه رمضان و جمعه سیاه ۱۳۵۷ (اعتراضات خونین ۱۷ شهریور)، و حکم نظامی و محرم ۱۳۵۷ (قیام خونین اصفهان و تهران). او پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ و مشکلات پس از آن را نیز توضیح می‌دهد. در بخش دوم («انقلاب ایدئولوژیک»)، فیشر به نقش ایدئولوژی مذهبی در شکل‌دهی انقلاب می‌پردازد: الگوی کربلا چگونه به «شور فعال» تبدیل شد و اصل «حکومت در مکتب [امام] علی (ع) و [حضرت] محمد [ص]» را تشریح می‌کند. در نهایت فصل به «عصر جدید» اشاره دارد؛ یعنی چگونگی ورود ایران به فضایی که شعارها و ساختارهای فکری انقلاب اسلامی بر آن حاکم شده بود. به طور کلی، این فصل انقلاب سال‌های ۵۷–۵۸ را هم به چشم یک واقعه اجتماعی-سیاسی و هم یک پدیده ایدئولوژیک تحلیل می‌کند.

  • پایان کتاب: «محرم ۱۳۵۸» – پس از فصل ششم، کتاب با یک فصل پایانی اختصاصی به رویدادهای اولین محرم پس از انقلاب می‌پردازد. فیشر در این بخش بررسی می‌کند که چگونه «نمایش محرم» (آیین‌ها و دسته‌های عزاداری پس از پیروزی انقلاب) انعکاسی از فضای انقلابی و آرمان‌های جدید بوده است. او توجه ویژه‌ای به نقش نسل جوان در این فرآیندها دارد و نشان می‌دهد دانشجویان و نوجوانان انقلاب چگونه وارد میدان شعارها و مراسم مذهبی شده‌اند. علاوه بر این، گفتگوهای جاری در بارۀ آینده انقلاب و تبدیلات اجتماعی پس از آن (از نگاه «ادامه بحث‌ها») مورد تأمل قرار می‌گیرند. در مجموع، این بخش ختم کلام نویسنده است که وضعیت مذهبی-اجتماعی ایران را در دوره گذار پس از سقوط شاه و آغاز جمهوری اسلامی پی می‌گیرد.

کتاب با چند ضمیمۀ مفصل و واژه‌نامه پایان یافته است. ضمائم شامل فهرست دروس حوزه‌های علمیه، فهرست مراجع تقلید شیعه، نمودارهای آماری قم، جدول زمانی تحولات مذهبی و حکومتی و اطلاعات مالی نهادهای دینی است. همین‌طور فهرست اعلام و منابع بسیار گسترده‌ای در انتهای کتاب آمده تا مباحث مورد استناد به آسانی قابل پیگیری باشند.

جمع‌بندی:
ایرانِ پیش‌انقلاب، متأثر از میراث عمیق مذهبی و سنت‌های اجتماعی تاریخی بود. کتاب فیشر با زبانی مستند و تحلیلی ثابت می‌کند که درک انقلاب اسلامی بدون پرداختن به این ریشه‌های فرهنگی ممکن نیست. این اثر، با ترکیب تاریخ، جامعه‌شناسی و مردم‌نگاری، تصویری چندوجهی از جامعه ایرانیِ آن دوره ارائه می‌دهد. مطالب کتاب همچنان نزد پژوهشگران و علاقه‌مندان تاریخ معاصر ایران اعتبار دارد و به‌عنوان منبعی کلیدی در مطالعات انقلاب اسلامی و جامعه‌شناسی دین شناخته می‌شود.


هم‌رسانی

مطالب مرتبط
نظر شما