کار مورّخان شفاهی چیست؟
معرفی کتاب «لفافههای آوا: هنر تاریخ شفاهی»

مطلب حاضر به معرفی کتاب لفافههای آوا: هنر تاریخ شفاهی، نوشتهی رونالد جی. گریل اختصاص دارد. مشخصات انگلیسی کتاب اینچنین است:
Ronald J. Grele, Envelopes of Sound: The Art of Oral History, 1991
درباره نویسنده
رونالد جِی. گریل (Ronald J. Grele) (۱۹۳۴–۲۰۲۳) تاریخنگار برجستهٔ تاریخ شفاهی اهل ایالات متحده بود. او از پیشگامان نظریهپردازی در این حوزه بهشمار میرفت و در چند دهه فعالیت خود نقشی اساسی در اعتلای تاریخ شفاهی داشت. گریل بیش از دو دهه مدیریت «دفتر تحقیقات تاریخ شفاهی» در دانشگاه کلمبیا (۱۹۸۲–۲۰۰۰) را بر عهده داشت و بسیاری از پروژههای بزرگ تاریخ شفاهی را راهبری کرد. همچنین او مدتی ریاست «انجمن تاریخ شفاهی» را عهدهدار بود. گریل آثار و مقالات متعددی دربارهٔ نظریه و روش تاریخ شفاهی تألیف کرده و به خاطر دیدگاههای بدیعش دربارهٔ مصاحبه و حافظه تاریخی در جامعهٔ پژوهشی شناخته میشود. تلاشهای او به تبدیل تاریخ شفاهی از یک کار آرشیوی صرف به یک روش پژوهشی پویا و گفتمانی میانرشتهای کمک شایانی کرد.
درباره کتاب
کتاب «لفافههای آوا: هنر تاریخ شفاهی» (Envelopes of Sound: The Art of Oral History) مهمترین اثر رونالد گریل در زمینهٔ تاریخ شفاهی محسوب میشود. چاپ نخست این کتاب در سال ۱۹۷۵ صورت گرفت و نسخهٔ بازبینیشده و گسترشیافتهٔ آن در سال ۱۹۹۱ منتشر شد. این اثر با طرح پرسش بنیادین «کار مورخان شفاهی چیست؟» آغاز میشود. پیش از انتشار این کتاب، تاریخ شفاهی عمدتاً به عنوان فعالیتی آرشیوی تلقی میشد و مصاحبهها صرفاً منابعی برای ثبت اطلاعات بودند. اما گریل در لفافههای آوا نشان داد که مصاحبهٔ تاریخ شفاهی صرفاً گردآوری داده نیست، بلکه فرآیندی سرشار از تعامل دیالکتیکی میان مصاحبهگر و راوی است که در بستر زبان، فرهنگ و تخیل تاریخی رخ میدهد. این کتاب تاریخ شفاهی را از حد ثبت و بایگانی اصوات فراتر برد و آن را به مثابه یک هنر در پژوهش تاریخی معرفی کرد.
لفافههای آوا نظریه و روش را در هم میآمیزد و خواننده را ترغیب میکند تا به طور انتقادی دربارهٔ ماهیت مصاحبهٔ تاریخ شفاهی بیندیشد. گریل با بهرهگیری از دیدگاههای نوین دربارهٔ روایت، حافظه و گفتگو، چارچوبهای تازهای برای فهم مصاحبه ارائه میکند و در عین حال کاربردهای عملی آن را در تحقیقات میدانی نشان میدهد. لحن کتاب اگرچه آکادمیک است، برای مصاحبهکنندگان تاریخ شفاهی در سطوح مختلف نیز قابل استفاده و آموزنده باقی میماند. مباحث کتاب از موضوعات پایه آغاز شده و بهتدریج به مسائل پیچیدهتر میپردازد. به همین دلیل لفافههای آوا به یک متن مرجع در آموزش تاریخ شفاهی بدل شد و طیف گستردهای از دانشجویان رشتههای تاریخ، جامعهشناسی، انسانشناسی و سایر علاقهمندان از آن بهره گرفتهاند.
ساختار و محتوای کتاب
این کتاب شامل یک مقدمه و چندین فصل است که هر کدام جنبهای از «هنر» مصاحبهٔ تاریخ شفاهی را روشن میکنند. مطالب کتاب دربرگیرندهٔ نوشتهها و گفتگوهایی از شش صاحبنظر برجستهٔ تاریخ شفاهی است. علاوه بر رونالد گریل به عنوان مؤلف و ویراستار اصلی، افرادی چون استادز ترکل (مصاحبهگر و نویسندهٔ نامدار)، یان وانسینا (تاریخشناس و انسانشناس پیشگام در مطالعهٔ سنتهای شفاهی)، دنیس تدلاک (مردمنگار و متخصص ادبیات شفاهی), سائول بنیسون (مورخ) و آلیس کسلر-هریس (مورخ اجتماعی) در شکلگیری مباحث کتاب مشارکت داشتهاند. حضور این چهرههای متنوع بیانگر رویکرد میانرشتهای اثر و جامعیت بحثهای آن است.
در ادامه به اختصار به فصلهای اصلی کتاب و محورهای هر یک اشاره میکنیم:
-
مصاحبه با استادز ترکل – فصل نخست شامل گفتوگویی مفصل میان رونالد گریل و استادز ترکل، روزنامهنگار و تاریخنگار شفاهی مشهور، است. ترکل که با کتابهایی همچون «مشغول کار» و «جنگ خوب» از پیشگامان تاریخ شفاهی عامهپسند در آمریکا محسوب میشود، در این مصاحبه تجربیات خود در مصاحبههای تاریخ شفاهی را شرح میدهد. او تأکید میکند مصاحبهگر باید همچون موزیسینی در یک اجرای بداهه، شنوندهای خلاق و انعطافپذیر باشد تا بتواند روایتهای ارزشمند را از دل سخنان روزمره استخراج کند. این بخش بهخوبی نشان میدهد که «هنر مصاحبه» چگونه میتواند زندگی عادی افراد را به تاریخ مستند تبدیل کند.
-
میزگرد «مسئله ترانه نیست، شیوهٔ خواندن است» – این بخش گزارشی از یک میزگرد تخصصی دربارهٔ تاریخ شفاهی است که با حضور شماری از اساتید و با میزبانی استادز ترکل در سال ۱۹۷۳ برگزار شد. مباحث این میزگرد بر محور مردمسالار کردن روایتهای تاریخی و نقش مصاحبهگر شفاهی در شکلدهی حافظهٔ جمعی متمرکز بود. گریل در این نشست خاطرنشان کرد که تاریخ شفاهی ابزاری برای «دموکراتیزه کردن مطالعهٔ تاریخ» است، زیرا هر کس که حافظهای از گذشته دارد میتواند در ثبت تاریخ سهیم باشد. همچنین در میزگرد دربارهٔ نقش مورخ در برابر راوی بحث شد: چه کسی گزینش میکند کدام خاطرات وارد تاریخ شوند و آیا راوی میتواند تعیین کند کدام بخشهای خاطراتش مهمتر است یا این وظیفهٔ مورخ است. خلاصهٔ این گفتگو تأکید داشت که وظیفهٔ تاریخنگار شفاهی تنها ضبط صدا نیست، بلکه او با هدایت مصاحبه و انتخاب اطلاعات، در شکلدهی به روایتهای تاریخی نقش فعال دارد.
-
«تاریخ شفاهی به مثابه شعر» – دنیس تدلاک در این فصل جنبهای متفاوت از مصاحبهٔ تاریخ شفاهی را مطرح میکند: اینکه میتوان به مصاحبه همچون یک متن ادبی و حتی شاعرانه نگریست. تدلاک که در زمینهٔ فولکلور و روایتهای شفاهی تخصص دارد، استدلال میکند روایتهای شفاهی صرفاً منابع تاریخی نیستند، بلکه از نظر ساختار و زبان، واجد ویژگیهای ادبیاند. او نشان میدهد الگوهای زبانی، لحن و ضربآهنگ گفتار راویان حاوی معناهای عمیقی است که شاید در نگاه اول به چشم نیاید. این فصل به مصاحبهگران تاریخ شفاهی گوشزد میکند به «موسیقی کلام» و جنبههای زیباییشناختی روایتها نیز توجه کنند و متن پیادهشدهٔ مصاحبه را صرفاً مجموعهای از کلمات تلقی نکنند، بلکه آن را همچون یک شعر یا اثر ادبی تحلیل نمایند.
-
«جنبش بیهدف: مشکلات روششناختی و نظری در تاریخ شفاهی» – این فصل یکی از مقالات تیزبینانهٔ رونالد گریل است که به نقد وضعیت تاریخ شفاهی در دههٔ ۱۹۷۰ میپردازد. گریل عنوان میکند جنبش تاریخ شفاهی در آن زمان تا حدی «بیهدف» شده بود؛ به این معنا که مصاحبههای بسیاری ضبط و بایگانی میشدند بیآنکه چارچوب نظری و هدف پژوهشی روشنی برای استفاده از آنها وجود داشته باشد. او مشکلات متعددی را برمیشمرد، از جمله نبود هدفگذاری مشخص، اتکا به حافظه بدون ارزیابی انتقادی، و گسست میان تاریخ شفاهی و تاریخنگاری دانشگاهی. گریل تأکید میکند که برای ثمربخشی تاریخ شفاهی باید پرسید با خاطرات گردآوریشده چه باید کرد و چگونه میتوان آنها را در بستر تحلیلی معناداری جای داد. این نقد در زمان خود تلنگری بود تا تاریخنگاران شفاهی نسبت به اهداف و روشهای کارشان بازاندیشی کنند و نگذارند تاریخ شفاهی صرفاً به یک مُد پژوهشی زودگذر تبدیل شود.
-
«گوناگونی فرضپذیر: میانرشتهای بودن تاریخ شفاهی» – در این فصل به جنبهٔ میانرشتهای تاریخ شفاهی پرداخته میشود. گریل و همکارانش استدلال میکنند تاریخ شفاهی بهطور ذاتی میانرشتهای است؛ یعنی برای فهم و تفسیر روایتهای شفاهی باید از دانش و روشهای رشتههای مختلف بهره برد. این بخش نشان میدهد چگونه جامعهشناسی، مردمشناسی، زبانشناسی و حتی علوم سیاسی میتوانند به تحلیل مصاحبههای تاریخ شفاهی کمک کنند. برای نمونه، یان وانسینا تجربهٔ خود در مطالعهٔ سنتهای شفاهی آفریقا را مطرح میکند که پیوندهای تاریخ شفاهی و انسانشناسی را روشن میسازد. نتیجهٔ کلی این فصل تأکید بر تنوع رویکردها در تاریخ شفاهی است و اینکه این حوزه با بهرهگیری از دستاوردهای علوم مختلف به درک جامعتری از گذشتهٔ روایتشده دست مییابد.
-
«آیا میتوان به افراد بالای سی سال اعتماد کرد؟» (نقدی دوستانه بر تاریخ شفاهی) – عنوان طعنهآمیز این فصل پرسشی چالشبرانگیز را مطرح میکند. گریل در این فصل ضمن اذعان به اینکه تاریخ شفاهی افقهای تازهای را به روی پژوهش تاریخی گشوده است، به مخاطرات آن نیز اشاره میکند. از دید او روایتهای شفاهی اگرچه زندگی فرودستان و فراموششدگان را روشن میسازد، اما نباید صرف «گفتهشدن» را مساوی با «واقعیت داشتن» دانست. خاطرات شفاهی نیز تحتتأثیر پیشداوریهای فردی و اجتماعی قرار دارند و اینطور نیست که چون راوی در حاشیهٔ تاریخ رسمی بوده، سخنش عاری از سوگیری باشد. گریل تأکید میکند تاریخنگار شفاهی باید همواره نگاهی نقادانه به خاطرات داشته باشد. به بیان او، تاریخ کاملاً بیطرفانه و خنثی نه ممکن است و نه مطلوب؛ بنابراین مورخ موظف است با آگاهی از وجود سوگیریها، روایتهای شفاهی را با دقت تفسیر و در متن گستردهتر تاریخ جای دهد.
-
«به صدایشان گوش بسپار: دو مطالعهٔ موردی در تفسیر مصاحبههای تاریخ شفاهی» – گریل در این فصل وجه عملیتری از مباحث نظری خود را نشان میدهد. او با تحلیل دو مصاحبهٔ انجامشده با راویان مختلف، شیوههای تفسیر را به خواننده میآموزد. در این فصل دو راوی با پیشینههای متفاوت خاطرات خود را از یک رویداد بازگو کردهاند. گریل ساختار روایت و نحوهٔ بیان هر کدام را موشکافی میکند و تفاوتها و شباهتهای میان آن دو را آشکار میسازد. این مطالعهٔ موردی نشان میدهد که چگونه عواملی مانند پیشینهٔ فرهنگی راوی یا نوع پرسشهای مصاحبهگر بر شکلگیری روایت اثر میگذارد. پیام این فصل آن است که «گوش سپردن» به صدای راویان به معنای پذیرش منفعلانهٔ گفتههایشان نیست، بلکه باید به لایههای پنهان معنایی کلام آنها نیز توجه کرد. این نمونهها به مصاحبهگر تاریخ شفاهی میآموزد که پشت هر گفتار ظاهراً ساده، دنیایی از معنی نهفته است.
-
«خاطرات خصوصی و ارائهٔ عمومی: هنر تاریخ شفاهی» – فصل پایانی کتاب به پیوند خاطرات فردی با حافظهٔ جمعی میپردازد. گریل نشان میدهد که چگونه خاطرات خصوصی افراد از طریق تاریخ شفاهی تبدیل به روایتهایی عمومی و بخشی از حافظهٔ مشترک میشوند. او «هنر تاریخ شفاهی» را در توانایی مصاحبهگر میداند که تجربههای شخصی راوی را با حفظ اصالت، به شکلی ارائه کند که برای عموم قابل درک و تأثیرگذار باشد. به بیان دیگر، تاریخ شفاهی پلی است میان حوزهٔ خصوصی و حوزهٔ عمومی؛ چیزی که در آغاز صرفاً خاطرهای شخصی است، پس از ثبت و تفسیر میتواند به بخشی از تاریخ رسمی و میراث فرهنگی بدل شود. گریل بر مسؤولیت اخلاقی و حرفهای مصاحبهگر در این فرایند تأکید میکند؛ مصاحبهگر باید امانتدار خاطرات باشد و صدای راوی را صادقانه –اما در قالبی منسجم و معنادار– روایت کند تا گذشتهٔ خاموش به تاریخی گویا تبدیل شود.
جایگاه و تأثیر کتاب
لفافههای آوا: هنر تاریخ شفاهی پس از انتشار با استقبال جامعهٔ تاریخ شفاهی روبهرو شد و به یکی از متون مرجع کلاسیک این حوزه بدل گشت. یکی از صاحبنظران این حوزه، رونالد گریل را «پیشکسوت تاریخ شفاهی» لقب داده و لفافههای آوا را معیاری دانسته است که آثار دیگر باید در قیاس با آن سنجیده شوند. همچنین منتقدان این کتاب را اثری ماندگار توصیف کردهاند که هنوز هم پژوهشگران را به تأمل در ظرایف مصاحبه وامیدارد. نفوذ این کتاب تنها به محافل دانشگاهی محدود نمانده و در پروژههای محلی تاریخ شفاهی نیز الهامبخش بوده است. پس از دههها این اثر همچنان به عنوان مرجعی اساسی در تاریخ شفاهی شناخته میشود.
تاریخ شفاهی
همرسانی
مطالب مرتبط
جدیدترین مطالب
15 دیماه در گذر تاریخ








نظر شما