"اگر ما نتوانیم باز گردیم، نسل‌های بعد بازخواهند گشت"

معرفی کتاب وطن: تاریخ شفاهی فلسطین و فلسطینیان (1994)


«Homeland: Oral Histories of Palestine and Palestinians» (به‌معنای میهن: تاریخ شفاهی فلسطین و فلسطینیان) کتابی ارزشمند در حوزه تاریخ شفاهی و روایت‌های دست‌اول از تجربه مردم فلسطین است. این کتاب که در سال ۱۹۹۴ منتشر شده، به ویژه برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ معاصر خاورمیانه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. کتاب «میهن» حاصل تلاش سه ویراستار و پژوهشگر برجسته است که هر یک پشتوانه‌ای غنی در فعالیت‌های اجتماعی و تاریخی دارند.

درباره نویسندگان

استاتون لیند (Staughton Lynd) تاریخ‌نگار و کنشگر اجتماعی آمریکایی است که بخش عمده‌ای از زندگی خود را صرف دفاع از عدالت اجتماعی و صلح کرده است. لیند متولد ۱۹۲۹ بود و در دهه ۱۹۶۰ از چهره‌های فعال جنبش حقوق مدنی و ضد جنگ ویتنام به‌شمار می‌رفت. او در پروژه معروف «تابستان آزادی می‌سی‌سی‌پی ۱۹۶۴» نقش مدیر مدارس آزادی را برعهده داشت و از سازمان‌دهندگان اولین راهپیمایی بزرگ علیه جنگ ویتنام در واشنگتن (۱۹۶۵) بود. وی سابقه تدریس تاریخ در دانشگاه ییل را دارد، اما به‌دلیل مواضع صریح ضدجنگ و سفر جنجالی‌اش به هانوی در دوران جنگ ویتنام، از محیط‌های آکادمیک طرد شد. لیند در ادامه به فعالیت‌های حقوقی و کارگری روی آورد و به حمایت از کارگران صنعت فولاد و زندانیان در ایالت اوهایو پرداخت. تجربه غنی استاتون لیند در تاریخ‌شفاهی پیش از این کتاب نیز مشهود بود؛ او و همسرش مجموعه‌ای از روایت‌های شفاهی را در کتاب‌هایی مانند «ردیف و صف: تاریخچه‌های شخصی سازمان‌گران طبقه کارگر» (Rank and File) گردآوری کرده بودند که حاصل مصاحبه با کارگران و فعالان کارگری است. چنین پیشینه‌ای در ثبت روایت‌های مردمی، زمینه‌ساز رویکرد منحصربه‌فرد او در مستندسازی صدای فلسطینیان در کتاب «میهن» شد.

آلیس لیند (Alice Lynd) همسر استاتون لیند، در مقام یک ویراستار و فعال اجتماعی، همکار نزدیک او در بسیاری پروژه‌های تاریخ شفاهی بوده است. آلیس لیند در دهه ۱۹۷۰ کتاب «ما نخواهیم رفت» را که شامل روایت‌های شخصی مخالفان خدمت سربازی در جنگ ویتنام بود، ویرایش کرد. همچنین او به‌همراه همسرش کتاب «ردیف و صف» را تدوین نمود که روایت‌گر خاطرات سازمان‌گران کارگری آمریکاست. آلیس لیند سال‌ها در زمینه مشاوره به مشمولان سربازی و جنبش ضدجنگ فعالیت داشت و تجربه و حساسیت ویژه‌ای در جمع‌آوری و تنظیم خاطرات شفاهی داراست. او در کتاب «Homeland» نیز نقش مهمی در مصاحبه با روایان فلسطینی و تدوین نهایی متن‌ها ایفا کرده است. همکاری مشترک استاتون و آلیس لیند که پیش‌تر به ثبت صدای بی‌صدایان در جامعه آمریکا انجامیده بود، این‌بار در خدمت ثبت خاطرات و آلام مردم فلسطین قرار گرفت.

سام بحور (Sam Bahour) پژوهشگر و فعال فلسطینی-آمریکایی است که در این پروژه در نقش پل ارتباطی میان فرهنگ و زبان عربی و انگلیسی ظاهر شده است. بحور که در آمریکا (شهر یانگزتاون در ایالت اوهایو) متولد و بزرگ شده، فرزند یک خانواده فلسطینی مهاجر است و هویت دوگانه فلسطینی-آمریکایی را با خود دارد. او در زمان تدوین کتاب «میهن»، هماهنگ‌کننده ملی اتحادیه جوانان فلسطینی-آمریکایی بود و با جامعه diaspora فلسطینی (فلسطینیان مهاجر در آمریکا) ارتباط نزدیک داشت. بحور در اوایل دهه ۱۹۹۰ برای زندگی و فعالیت به سرزمین فلسطین (کرانه باختری) بازگشت و در آنجا در توسعه اقتصادی و اجتماعی نقش موثری ایفا کرد. در کتاب «Homeland» سام بحور علاوه‌بر ویراستاری، وظیفه ترجمه بسیاری از گفتگوها را برعهده داشت. حضور او به‌عنوان یک فلسطینی مسلط به هر دو زبان انگلیسی و عربی باعث شد روایت‌های شفاهی گردآوری‌شده با دقت فرهنگی و زبانی منتقل شوند. بحور به همراه استاتون و آلیس لیند، تیمی مکمل را تشکیل دادند که از ترکیب تجربه دانشگاهی و کنشگری اجتماعی غربی با دانش زبانی و هویتی فلسطینی بهره می‌برد. نتیجه این همکاری، تدوین اثری شد که صدای فلسطینیان را مستقیماً و بی‌واسطه به گوش خوانندگان انگلیسی‌زبان می‌رساند.

درباره کتاب

کتاب «Homeland: Oral Histories of Palestine and Palestinians» مجموعه‌ای جامع از روایت‌های واقعی فلسطینیان در طی نسل‌های مختلف است که توسط خود آنان بیان شده است. این اثر حاصل مصاحبه‌های گسترده میدانی با زنان و مردان فلسطینی در مکان‌ها و شرایط گوناگون است؛ از اردوگاه‌های پناهندگان در غزه و کرانه باختری گرفته تا روستاها و شهرهای فلسطینِ تاریخی که اکنون در محدوده دولت اسرائیل قرار دارند، و نیز تبعیدیانی که در کشورهای دیگر (هم‌چون اردن، لبنان و ایالات متحده) زندگی کرده‌اند. ویراستاران کتاب طی سال‌های آغازین دهه ۱۹۹۰ به فلسطین سفر کردند و با خانواده‌های چندنسلی در شهرها، روستاها و اردوگاه‌ها به گفتگو نشستند. بسیاری از این مصاحبه‌ها در سال ۱۹۹۱ انجام شده است؛ دوره‌ای حساس در تاریخ فلسطین که هم‌زمان با پایان انتفاضه اول و امضای توافقات اسلو بود. در چنین برهه‌ای، روایت خاطرات گذشته برای فلسطینیان اهمیتی دوچندان یافت، چراکه بیم آن می‌رفت در روند صلح و سازش، بخش‌هایی از حافظه تاریخی مردمان به حاشیه رانده شود. کتاب «میهن» تلاشی است برای ثبت و حفظ همین حافظه تاریخی جمعی.

آنچه این کتاب را متمایز می‌کند، گستره متنوع صداهای آن است. نزدیک به پنجاه روایت شخصی در این مجموعه گنجانده شده که هر یک بُعدی از تجربه فلسطینیان را روشن می‌کند. فلسطینیانی که در این کتاب سخن گفته‌اند طیف متنوعی از افراد را شامل می‌شوند: بازماندگان نسل قدیم که خانه و کاشانه خود را در جنگ ۱۹۴۸ از دست دادند، پناهجویان اردوگاه‌ها که در داخل فلسطین یا کشورهای همسایه بزرگ شده‌اند، مادران و زنانی که دوشادوش مردان برای حفظ سرزمین و حقوق خویش مبارزه کرده‌اند، زندانیان سیاسی سابق که سال‌ها از عمر خود را پشت میله‌های زندان‌های اسرائیل گذرانده‌اند، کشاورزان و کارگران زحمت‌کش که با سختی‌های زندگی روزمره زیر یوغ اشغال دست‌وپنجه نرم کرده‌اند، کودکانی که در بحبوحه درگیری‌ها چشم به جهان گشوده‌اند و سالخورده‌هایی که هنوز خاطرات سرزمین اجدادی را در سینه زنده نگه داشته‌اند. این تنوع، تصویری زنده و چندبعدی از جامعه فلسطینی ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد فلسطینیان صرفاً آن‌گونه که تبلیغات رایج می‌گوید «قربانی» یا «تروریست» نیستند، بلکه انسان‌هایی با زندگی‌های واقعی، خاطرات، رنج‌ها و امیدها هستند.

یکی از ویژگی‌های برجسته کتاب، حس پیوند عمیق مردم با سرزمین فلسطین است که در لابه‌لای روایت‌های شفاهی موج می‌زند. خاطرات نقل‌شده سرشار از عشق به خاک وطن، حسرت دوری و امید به بازگشت است. برای نمونه، در آغاز کتاب یکی از راویان سالخورده با صدایی آکنده از شوق می‌گوید:

«آیا باید در این‌جا زندگی کنم و در سرزمینی بیگانه چشم از جهان فرو ببندم؟ نه! من به سرزمین محبوبم بازخواهم گشت؛ بازخواهم گشت و همان‌جا دفتر زندگی‌ام را خواهم بست.»

این بیان پرشور که توسط یکی از مادران فلسطینی مهاجر عنوان شده، نمایانگر امید تسلیم‌ناپذیر نسل النکبة به بازگشت است. در جای دیگری از کتاب، زنی پناهنده از نسل بعدی در مواجهه با نگرانی‌ها در مورد دورافتادگی از وطن اظهار می‌دارد:

«اگر ما نتوانیم بازگردیم، نسل‌های بعد – حتی نوه‌ها و نتیجه‌های ما – بازخواهند گشت. نگران نباش.»

چنین جملاتی نشانگر ایمان راسخ فلسطینیان به پایندگی آرمان بازگشت و استمرار هویت خویش است. کتاب مملو از این‌گونه لحظات تکان‌دهنده و به‌یادماندنی است که احساسات خواننده را برمی‌انگیزد و او را به دنیای درونی راویان نزدیک می‌کند.

ساختار و فصل‌های کتاب

کتاب «Homeland» پس از مقدمه و واژه‌نامه‌ای مختصر، به شکل موضوعی سازماندهی شده است. هر فصل به یک دوره تاریخی یا یک جنبه مشخص از تجربه فلسطینیان می‌پردازد و شامل چند روایت شفاهی مرتبط با آن موضوع است. در ادامه، مروری بر فصل‌های مختلف کتاب و محتوای آن‌ها خواهیم داشت:

  • فصل «۱۹۴۸» – نکبت و پراکندگی: کتاب با فصل ۱۹۴۸ آغاز می‌شود که به وقایع نکبت (فاجعه اشغال سرزمین فلسطین و آوارگی صدها هزار فلسطینی در سال ۱۹۴۸) اختصاص دارد. در این بخش، صدای نسل اول فلسطینیان آواره را می‌شنویم؛ کسانی که خود مستقیماً آن وقایع را تجربه کرده‌اند. از جمله روایات برجسته این فصل، خاطرات بازماندگان کشتار دیر یاسین است که جزئیات تکان‌دهنده‌ای از آن واقعه را بازگو می‌کنند. همچنین سالمندان دیگری حکایت می‌کنند که چگونه از روستای خود رانده شدند و روزها و هفته‌ها در بیابان یا کشورهای همسایه سرگردان بودند. در این روایت‌ها، تصویر زندگی آرام در روستاهای فلسطین پیش از ۱۹۴۸ و شوک ناگهانی جنگ و آوارگی نقش می‌بندد. یکی از راویان، پیرمردی که دهه نهم زندگی را می‌گذراند، دوران کودکی خود را به‌یاد می‌آورد که در باغ‌های مرکبات یافا بازی می‌کرد و هرگز تصور نمی‌کرد روزی آواره شود. او سپس روز ۱۵ می ۱۹۴۸ را شرح می‌دهد که با خانواده‌اش مجبور به ترک خانه شدند: «ما کلید خانه را برداشتیم به امید آنکه چند روز دیگر بازخواهیم گشت، غافل از اینکه این درها تا ده‌ها سال بسته خواهند ماند.» روایت این شاهدان عینی، سنگ‌بنای کتاب را می‌گذارد و به خواننده کمک می‌کند تا عمق فاجعه نکبت و ریشه‌های شکل‌گیری مسأله پناهندگان فلسطینی را درک کند.

  • فصل «اردوگاه» – زندگی در کمپ‌های پناهندگان: پس از نقل رخدادهای نکبت، کتاب به سراغ زندگی در اردوگاه‌های پناهندگان می‌رود. در فصل «The Camp» صدای فلسطینیانی شنیده می‌شود که در اردوگاه‌های کرانه باختری، غزه یا کشورهای مجاور بزرگ شده‌اند. این اردوگاه‌ها، که قرار بود مأمن موقت آوارگان باشند، خود به جهان‌هایی دائمی بدل شدند که نسل‌های پیاپی در آن متولد شده و رشد کرده‌اند. روایت‌های این فصل، تصویری ملموس از مشقت‌ها و نیز همبستگی‌های زندگی اردوگاهی ارائه می‌دهد. برای مثال، جوانی از اردوگاه جنین شرح می‌دهد که چگونه کودکی‌اش در کوچه‌های تنگ و خاکی کمپ سپری شده و هر چادر یا آلونک، قصه‌ای از یک روستا یا شهر از دست‌رفته را در خود پنهان داشت. مادری معروف به «ام اسامه» در اردوگاه نهرالبارد لبنان، با اشک و لبخند از روزمرّگی‌های زندگی در کمپ می‌گوید: از کلاس‌های درس در کپرهای حصیری گرفته تا مراسم عروسی ساده اما پُرشور جوانان اردوگاه. او تأکید می‌کند که «در اردوگاه ما همه فامیل یکدیگریم؛ درد یکی، درد همه است». این روایت‌ها نشان می‌دهد که چگونه فلسطینیان در دل شرایط دشوار اردوگاه، حس جامعه و هویت ملی خود را حفظ کردند. از دل همین کمپ‌ها بود که بسیاری جنبش‌های سیاسی و اجتماعی فلسطینی بالیدند و آرمان رهایی زنده نگه داشته شد.

  • فصل «۱۹۶۷» – اشغال و پیامدهای آن: فصل بعدی کتاب به جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ و عواقب آن می‌پردازد. جنگ ۱۹۶۷ که به اشغال بقیه سرزمین فلسطین (کرانه باختری و نوار غزه) انجامید، فصل جدیدی از رنج و مقاومت را برای فلسطینیان رقم زد. روایت‌های گردآمده در این بخش، تجربه نسلی را بازتاب می‌دهد که دومین موج آوارگی و اشغال را شاهد بودند. ام سع‌اد – که در خلال جنگ ۶۷ از شرق بیت‌المقدس به اردن گریخت – داستان آن روزهای آتش و خون را با جزئیات تعریف می‌کند؛ اینکه چگونه با کودکش از میان گلوله‌ها گریخت و ماه‌ها در امان زندگی سختی داشت تا سرانجام به فلسطین بازگشت. او اکنون در دهه ۱۹۹۰ در آمریکا زندگی می‌کند اما هنوز خاطره شب‌هایی که صدای انفجار در قدس طنین‌انداز بود از یادش نرفته است. همچنین در این فصل سلاح تمّاری (صلاح طعمه تمّاری) حضور دارد که خاطراتش پلی میان چند دهه مقاومت است. صلاح تماری که یک مبارز فعال سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) بوده، بخش نخست زندگی‌اش را در کرانه باختری سپری کرد و پس از ۱۹۶۷ به جنبش مقاومت پیوست. او روایت می‌کند که چگونه پس از سقوط کرانه باختری، با گروهی از جوانان مبارز برای آموزش نظامی به اردوگاه‌های ساف در اردن رفت. بخش دیگری از این فصل به روایت حسام رفیعی اختصاص دارد؛ یک معلم و روشنفکر از نسل جوان‌تر که تأثیرات اشغال ۱۹۶۷ را بر زندگی روزمره فلسطینیان تشریح می‌کند. او توضیح می‌دهد که پس از ۱۹۶۷، حتی رفتن به مزرعه یا مدرسه با ایست‌های بازرسی و ترس دائمی همراه بود. این فصل نشان می‌دهد که چگونه شکست ۱۹۶۷ سرآغاز دور جدیدی از مقاومت و سازمان‌دهی سیاسی شد؛ بسیاری از روایت‌کنندگان اشاره می‌کنند که ناامیدی کوتاه‌مدت پس از جنگ، خیلی زود جای خود را به عزم تازه‌ای برای مبارزه داد.

  • فصل «زنان» – نقش زنان در مبارزه و زندگی: در فصل «Women» کتاب بر تجربیات و نقش زنان فلسطینی تمرکز می‌کند. روایت‌های این بخش شنونده را با بُعد کمتر دیده‌شده‌ای از تاریخ فلسطین آشنا می‌سازد: زنانی که هم بار سنگین زندگی خانوادگی را در شرایط جنگ و آوارگی به دوش کشیده‌اند و هم در عرصه مبارزه ملی حضوری فعال داشته‌اند. برای نمونه، مها نصر از اعضای جنبش زنان در اراضی اشغالی، حکایت می‌کند که چگونه به‌عنوان یک دختر جوان در دهه ۱۹۸۰ به فعالیت سیاسی روی آورد؛ او در تظاهرات علیه اشغال شرکت می‌کرد، شب‌نامه پخش می‌کرد و چندین بار توسط نیروهای اسرائیلی بازداشت شد. مها از تجربه زندان زنان می‌گوید؛ از هم‌بندی‌هایی که چون خواهر به‌هم دلگرمی می‌دادند و حتی در پشت میله‌ها، کلاس‌های سوادآموزی و آگاهی‌بخشی برقرار می‌کردند. سرونا (زرونه) دختر مسیحی فلسطینی دیگری است که روایتش در این فصل آمده است. سرونا که خانواده‌اش در ۱۹۴۸ آواره شده و به آمریکا مهاجرت کرده بودند، در نوجوانی تصمیم می‌گیرد به فلسطین بازگردد تا واقعیت زندگی مردمش را از نزدیک لمس کند. او از تضاد فرهنگی که به‌عنوان یک دختر فلسطینی-آمریکایی در بازگشت به محیط محافظه‌کار روستایی کرانه باختری حس کرد سخن می‌گوید؛ از یک سو هیجان یافته‌بودن در سرزمین اجدادی و از سوی دیگر تلاش برای سازگار شدن با جامعه‌ای که سال‌ها از آن دور بوده است. روایت سرونا نشان می‌دهد که چگونه زنان فلسطینی در دیاسپورا نیز هویت خود را حفظ کرده و برای ارتباط با وطن تلاش می‌کنند. در کل، فصل زنان تأکید دارد که زنان فلسطینی صرفاً نظاره‌گر تاریخ نبوده‌اند، بلکه عاملیت فعال در ساختن آن داشته‌اند؛ چه در مقام مادر و نگاهبان خانواده در روزهای عسرت، و چه در مقام مبارز سیاسی در صفوف اول اعتراضات.

 

  • فصل «اردن و لبنان» – سال‌های تبعید در کشورهای همسایه: بخش مهمی از تاریخ فلسطین در کشورهای عربی همسایه رقم خورده است؛ جایی که صدها هزار پناهنده فلسطینی پس از ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ در آن‌جا ساکن شدند و همچنین پایگاه مبارزاتی ساف در دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ بود. فصل «Jordan and Lebanon» کتاب به روایت‌هایی اختصاص دارد که در پس‌زمینه این دو کشور شکل گرفته‌اند. از یک سو داستان زندگی پناهندگان غیرنظامی در اردوگاه‌های اردن و لبنان را داریم و از سوی دیگر خاطرات چریک‌ها و کادرهای سیاسی فلسطینی در دوران حضورشان در این کشورها. ام سع‌اد (همان مادری که پیش‌تر داستان ۱۹۶۷ خود را گفت) در این فصل بخشی دیگر از زندگی‌اش را روایت می‌کند: دوران اقامتش در اردوگاه الوحدات اردن و سپس کوچ به آمریکا. او با حسرت از زندگی جمعی در اردوگاه یاد می‌کند و اینکه چگونه گرچه امکانات مادی اندک بود، اما پیوندهای عاطفی میان خانواده‌های فلسطینی در غربت، به آن‌ها قوت قلب می‌داد. ام اسامه نیز در ادامه روایتش، این بار تجربه زندگی در لبنانِ پیش از جنگ داخلی را توصیف می‌کند؛ دورانی که فلسطینیان در لبنان نسبتا آزاد بودند و توانستند ساختارهای اجتماعی خود (مدارس، انجمن‌ها و ...) را ایجاد کنند. اما او سپس به ترس و هرج‌ومرج سال‌های جنگ داخلی لبنان و حملات مکرر به اردوگاه‌های فلسطینی (مانند فاجعه صبرا و شتیلا در ۱۹۸۲) اشاره می‌کند که بار دیگر آوارگی را به خانواده‌اش تحمیل کرد. مهم‌ترین بخش این فصل، روایت مفصل صلاح تمّاری است که از صفحه ۱۲۲ تا ۱۴۶ کتاب را در بر می‌گیرد. صلاح تماری به‌عنوان یکی از فرماندهان میدانی ساف، تاریخ زنده‌ای از فراز و نشیب مبارزات فلسطینیان در اردن و لبنان را بازگو می‌کند. او وقایع سپتامبر سیاه ۱۹۷۰ در اردن را با جزئیات شرح می‌دهد؛ اینکه چگونه اختلافات میان سازمان‌های فلسطینی و دولت اردن به درگیری خونین انجامید و خود شاهد از دست دادن بسیاری از هم‌رزمانش بود. سپس مهاجرت نیروهای فلسطینی به جنوب لبنان و مشارکتشان در جنگ داخلی آن کشور را روایت می‌کند. خاطرات تماری از محاصره بیروت در سال ۱۹۸۲ توسط اسرائیل، از نفس‌گیرترین بخش‌های کتاب است. او از مقاومت ۸۸ روزه بیروت می‌گوید؛ شهری که زیر باران بمب‌ها ایستادگی کرد تا اینکه نهایتاً مبارزان فلسطینی مجبور به ترک لبنان شدند. تماری با صدایی اندوهگین از آخرین نگاهش به اردوگاه‌های ویران‌شده و پرچم‌های افتان فلسطین در بیروت سخن می‌گوید. این فصل به‌خوبی نشان می‌دهد که تاریخ فلسطین تنها در درون مرزهای فلسطین رقم نخورده، بلکه گستره‌ای منطقه‌ای داشته است و سرنوشت فلسطینیان با تحولات اردن و لبنان گره خورده است.

  • فصل «اسرا» – مقاومت پشت میله‌های زندان: فصل «Prisoners» مجموعه‌ای از روایت‌های کسانی است که جوانی خود را در زندان‌های اسرائیل سپری کرده‌اند. مسأله اسرای فلسطینی از دهه ۱۹۶۰ به بعد، به یکی از ابعاد مهم مبارزه و نیز یکی از تراژیک‌ترین وجوه زندگی بسیاری از خانواده‌های فلسطینی تبدیل شده است. در این بخش، خواننده با دنیای زندان‌های مخفی و آشکار اسرائیل – از بازداشتگاه‌های موقت گرفته تا زندان‌های مشهوری چون عسقلان و نفحه – از زبان آزادگان فلسطینی آشنا می‌شود. لواهب بورگُل (لواھز برغُل) زنی است که خاطرات ده سال حبس خویش را روایت می‌کند. او توضیح می‌دهد که در ابتدا صرفاً به جرم شرکت در تظاهرات به چند ماه زندان محکوم شد، اما به‌سبب ایستادگی و سازمان‌دهی اعتصاب غذا در زندان، بارها بر حکم او افزوده شد. لواهب از شکنجه‌ها و بازجویی‌های طاقت‌فرسا می‌گوید؛ از سلول انفرادی طولانی‌مدت و محرومیت از ملاقات. اما در عین حال با افتخار از همبستگی میان زندانیان یاد می‌کند؛ اینکه چطور زنان زندانی برای مقابله با تنهایی و فشار زندان، جلسات آموزش زبان، خیاطی و حتی بحث‌های سیاسی برپا می‌کردند. روایت دیگر متعلق به ولید و بدران جابر، دو برادر مبارز است که به اعتصاب غذای طولانی در دهه ۱۹۸۰ در زندان دست زدند. آن‌ها شرح می‌دهند که چگونه با نخوردن غذا به‌مدت چندین هفته، علیه شرایط غیرانسانی زندان‌ها اعتراض کردند و نهایتاً با خطر مرگ مواجه شدند تا اینکه برخی مطالباتشان پذیرفته شد. علی محمد جده نام آشنای دیگری در این فصل است؛ او از جامعه فلسطینیان آفریقایی‌تبار اورشلیم است که در دهه ۱۹۶۰ به اتهام عملیات مقاومتی دستگیر و ۱۷ سال زندانی شد. علی با صدایی استوار داستان خود را تعریف می‌کند: از چهارده سالگی که به زندان افتاد تا روز آزادی. وی پس از آزادی تصمیم گرفت در شهر قدس راهنمای گردشگران شود و روایت واقعی فلسطین را برای جهانیان بازگو کند. او باور دارد که سال‌های زندان، عزمش را برای بیان حقیقت قوی‌تر کرده است. همچنین موسى (موسی) یکی دیگر از اسرای سابق، در روایتی احساسی از لحظه ملاقات با مادر پیرش پس از سال‌ها زندان سخن می‌گوید؛ از اینکه مادرش او را نشناخت چون موهایش در زندان سپید شده بود. مجموعه این خاطرات نشان می‌دهد رنج اسارت چگونه به مدرسه‌ای برای آگاهی و مقاومت بدل شد و بسیاری از رهبران فکری و سیاسی فلسطین محصول همین زندان‌ها هستند.

  • فصل «کارگران و کشاورزان» – مبارزه در زندگی روزمره: برخلاف فصل‌های پیشین که بیشتر بر رویدادهای سیاسی و مبارزاتی متمرکز بودند، فصل «Workers and Farmers» نگاهی به زندگی روزمره طبقه کارگر و روستایی فلسطین دارد. این بخش بر تجربیات کسانی متمرکز است که در بحبوحه درگیری‌ها، تلاش کرده‌اند چرخه عادی زندگی را زنده نگه دارند و با کار و تلاش، خانواده و جامعه خود را پیش ببرند. صلاح ابوقتیش یک کارگر ساختمانی از الخلیل است که داستان تلاش روزانه‌اش برای امرار معاش در شرایط منع رفت‌وآمد و حکومت نظامی را شرح می‌دهد. او تعریف می‌کند که چگونه هر روز صبح برای رسیدن به محل کار باید از چندین ایست بازرسی عبور می‌کرد و گاه ساعت‌ها در صف انتظار می‌ماند. با این حال، صلاح می‌گوید: «ما یاد گرفته‌ایم که حتی زیر سایه تفنگ‌ها هم آجر روی آجر بگذاریم و خانه بسازیم؛ زندگی متوقف نمی‌شود.» ممدوح دهقانی از نواحی غزه در این فصل روایت می‌شود که نخلستان کوچکش بارها زیر شنی تانک‌ها له شده، اما او باز نهال‌های جدید نشانده است. ممدوح از عشق کشاورزان فلسطینی به خاک وطن سخن می‌گوید و این‌که چگونه هر مزرعه کوچک، سنگر پایداری آن‌هاست. او نقل می‌کند که در اوج درگیری‌های انتفاضه، به‌همراه همسایگانش شبانه مراقب بودند تا ارتش درختان زیتونشان را قطع نکند. این روایت‌های صمیمی شاید ظاهراً سیاسی نباشند، اما در لایه زیرین خود نشان می‌دهند که خود زندگی‌کردن و پابرجا ماندن در وطن، نوعی مقاومت روزمره بوده است. کارگران و کشاورزان فلسطینی با وجود همه سختی‌ها، چرخ اقتصاد محلی را چرخانده و نگذاشته‌اند جامعه‌شان به زانو درآید.

  • فصل «خانواده‌ها» – پیوند نسل‌ها و حافظه جمعی: یکی از تاثیرگذارترین بخش‌های کتاب، فصل «Families» است که به روایت‌های خانوادگی و پیوند میان نسل‌ها اختصاص دارد. در این فصل، چند خانواده فلسطینی داستان زندگی خود را در بستر چند نسل تعریف می‌کنند و خواننده می‌تواند امتداد تاریخ را در زندگی اعضای یک خانواده دنبال کند. یکی از این موارد، خانواده بحور است: «لیکا بحور و ابو سام». در این روایت، والدین سالخورده سام بحور (ویراستار کتاب) خاطرات خویش را بازگو می‌کنند. ابو سام (پدر سام بحور) که زاده البیره در فلسطین است، از جوانی خود در دهه ۱۹۴۰ می‌گوید؛ از زمانی که دانشجو بود و شاهد شکل‌گیری تنش‌ها میان جوامع فلسطینی و مهاجران یهودی شد. او سپس لحظه‌ای را به‌یاد می‌آورد که در ۱۹۴۸ مجبور به مهاجرت به آمریکا شد، با این امید که بازگشتش نزدیک باشد. لیکا بحور (مادر سام) که از یک خانواده مهاجر فلسطینی در شیلی بوده، تعریف می‌کند چگونه پس از ازدواج با ابو سام به آمریکا آمد و تلاش کرد فرهنگ و زبان عربی را در خانه به فرزندانشان بیاموزد تا آن‌ها هویت فلسطینی خود را فراموش نکنند. این خانواده سرانجام پس از ده‌ها سال دوری، در اوایل دهه ۹۰ توانستند به فلسطین سفر کنند. سام بحور در این روایت خانوادگی، تجربه شخصی بازگشت به وطن پدری را از زبان والدینش منعکس کرده است؛ تجربه‌ای که برای بسیاری از فلسطینیان مهاجر آرزویی بیش نیست. روایت خانوادگی دیگر مربوط به خانواده رفیعی است: در این بخش «زهوا»، «حسام»، «سلوى» و «وسام رفیعی» (اعضای یک خانواده) مشترکاً داستان خانواده‌شان را تعریف می‌کنند. زهوا مادر خانواده، از روزگار نکبت و از دست دادن خانه‌شان در طبریه سخن آغاز می‌کند. سپس حسام (فرزند او) خاطرات خود از نسل بعد – دوران اشغال ۱۹۶۷ و مشارکتش در مبارزات دانشجویی – را بیان می‌کند. سلوى دختر خانواده از نقش زنان می‌گوید و وسام نوه خانواده شرح می‌دهد که چگونه روایت‌های مادربزرگ و دایی‌هایش الهام‌بخش او برای فعالیت در جنبش‌های دانشجویی معاصر شده است. این گفتگوی میان‌نسلی تصویری ملموس از انتقال میراث مقاومت و رنج در یک خاندان فلسطینی به دست می‌دهد. همچنین ام سالم و خانواده‌اش و ام الیاس در روایت‌های جداگانه‌ای، سرگذشت خانواده‌هایشان را از دهه‌های دور تا امروز دنبال می‌کنند. فصل خانواده‌ها به زیبایی نشان می‌دهد که حافظه تاریخی فلسطین در چارچوب خانواده زنده نگاه داشته شده است؛ هر نسل مشعل خاطره و هویت را به نسل بعد سپرده و قصه فلسطین همچنان سینه‌به‌سینه جریان یافته است.

  • فصل «مقاومت در سرزمین‌های اشغالی» – انتفاضه و مبارزه مردمی: در فصل «Resistance in the Occupied Territories» تمرکز کتاب به جنبش مقاومت مردم در کرانه باختری و نوار غزه – به‌ویژه در سال‌های انتفاضه اول (۱۹۸۷-۱۹۹۳) – معطوف می‌شود. این بخش روایت‌گر داستان‌هایی از دل خیزش مردمی فلسطینیان علیه اشغالگری اسرائیل است. یکی از صداهای شاخص این فصل، بسام شَکَعَه است. بسام شکاعه که شهردار نابلس در دهه ۱۹۷۰ بود، به‌سبب مواضع ملی‌گرایانه‌اش هدف سوءقصد شهرک‌نشینان افراطی قرار گرفت و هر دو پای خود را در انفجار بمبی از دست داد. او در گفتگو با ویراستاران کتاب، از ایستادگی‌اش در برابر فشارهای اسرائیل سخن می‌گوید و نیز از روحیه مردم نابلس که پس از ترور نافرجام او، متحدتر و مصمم‌تر شدند. شکاعه معتقد است که «هر فرد فلسطینی، خواه یک کشاورز ساده باشد خواه یک شهردار، وقتی برای حقش بایستد تبدیل به نمادی از مقاومت می‌شود». روایت دیگر مربوط به الیاس ریشماوی است؛ یک فعال مسیحی از منطقه بیت‌لحم که به سازماندهی تظاهرات مسالمت‌آمیز شهرت دارد. او داستان شبکه‌های مخفی جوانان در دوران انتفاضه را تعریف می‌کند و این‌که چگونه با امکانات بسیار محدود (مانند دستگاه‌های پلی‌کپی خانگی) صدای انقلاب را به هر کوچه و محله می‌رساندند. نضال، جوانی که فقط با اسم کوچک معرفی شده، از تجربه زندان‌های کوتاه‌مدت و آزادی‌های موقت در خلال انتفاضه می‌گوید: او چندین بار بازداشت شد و هر بار پس از آزادی مجدد به اعتراضات پیوست. نضال می‌گوید: «ما نسل سنگ بودیم؛ با دستان خالی اما قلب‌های پُر از ایمان.» همچنین ریاض ملکی (ریاض مالکی) که آن زمان یک استاد دانشگاه و از فعالان مستقل بود (و بعدها سمت‌های دولتی گرفت)، در این بخش حضور دارد. ریاض ملکی تحلیل جالبی ارائه می‌دهد از اینکه چگونه مفهوم مقاومت مدنی در جامعه فلسطینی شکل گرفت؛ از اعتصاب‌های تجاری و خودداری از پرداخت مالیات به رژیم اشغالگر گرفته تا ایجاد کمیته‌های خودیاری محلی برای اداره امور به‌طور مستقل. فصل مقاومت در اراضی اشغالی نشان می‌دهد که مبارزه فلسطینیان صرفاً مسلحانه نبود، بلکه یک جنبش توده‌ای فراگیر بود که همه قشرها در آن سهم داشتند. صدای این راویان، بُعد امیدوارکننده‌ای به کتاب می‌بخشد؛ چرا که از قدرت وحدت ملی و نیروی ایمان مردمی حکایت دارد.

  • فصل «مقاومت درون خط سبز» – مبارزه فلسطینیان ۴۸: آخرین فصل کتاب با عنوان «Resistance Behind the Green Line» به روایت فلسطینیان ساکن سرزمین‌های ۱۹۴۸ (داخل مرزهای رسمی اسرائیل) می‌پردازد که علی‌رغم شهروندی اسرائیل، برای احقاق حقوق و حفظ هویت فلسطینی خود مبارزه کرده‌اند. این جنبه‌ای است که گاه در تاریخ‌نگاری فلسطین کم‌تر مورد توجه بوده، اما برای درک کامل تجربه فلسطینی اهمیت دارد. غانم حبیب‌الله یکی از کهنسال‌ترین راویان این فصل است. او که از اهالی منطقه الجلیل (شمال اسرائیل) است، به‌یاد می‌آورد که چگونه در سال ۱۹۴۸ روستایش به اشغال نیروهای صهیونیستی درآمد اما خانواده او برخلاف بسیاری، کشور را ترک نکردند. غانم می‌گوید: «ما در همان خانه پدری ماندیم، ولی غریب شدیم؛ همسایه‌ها رفتند و ما شدیم اقلیت در سرزمین خودمان.» او از سال‌های نظام حکومت نظامی اسرائیل بر عرب‌های فلسطینی (۱۹۴۸ تا ۱۹۶۶) یاد می‌کند که طی آن بدون مجوز ارتش حق خروج از روستا نداشتند. غانم از مبارزات مدنی خاموش سخن می‌گوید؛ از برگزاری مخفیانه مراسم روز نکبت گرفته تا حفظ زبان عربی در مدارس عربی با وجود سیاست‌های شدید همگون‌سازی. روایت دیگر این فصل متعلق به لواهب بورگُل و همسرش محمد است (بار دیگر با لواهب، این‌بار در بستر زندگی داخل اسرائیل آشنا می‌شویم). لواهب که پیش‌تر تجربه زندان خود را شرح داده بود، اکنون از چالش‌های پس از آزادی می‌گوید: او پس از ازدواج با محمد – یک فلسطینی ساکن شهر لُد (لد) – به آن شهر نقل‌مکان کرد و در متن جامعه فلسطینیان داخل ۴۸ قرار گرفت. لواهب و محمد توضیح می‌دهند که جامعه عرب داخل اسرائیل چگونه پس از دو دهه سرکوب، در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تدریجاً به خودآگاهی سیاسی رسید. آن‌ها واقعه «روز زمین» در ۱۹۷۶ را یادآوری می‌کنند که طی آن جوانان عرب در اعتراض به مصادره اراضی‌شان توسط دولت اسرائیل تظاهرات کردند و چند نفر به شهادت رسیدند. محمد که خود در تظاهرات روز زمین حضور داشته، با تأثر از آن روز یاد می‌کند و می‌گوید این نقطه عطفی بود که «ما فهمیدیم باید برای بقایمان در وطن مبارزه کنیم، حتی اگر شهروند اسرائیل به حساب بیاییم.» این زوج درباره ایجاد انجمن‌های عربی، شوراهای محلی و نقش نمایندگان عرب در کنست (پارلمان اسرائیل) نیز صحبت می‌کنند. فصل مقاومت پشت خط سبز نشان می‌دهد که مسئله فلسطین محدود به مرزهای جغرافیایی نیست؛ حتی آن‌هایی که در سرزمین مادری ماندند اما زیر پرچم کشوری دیگر زندگی کردند نیز درگیر نبردی برای حفظ هویت و حقوق خود بودند.

کتاب با ارائه این مجموعه متنوع از فصل‌ها و روایت‌ها، تصویری فراگیر از تاریخ اجتماعی-سیاسی فلسطین در قرن بیستم به‌دست می‌دهد. انسجام ساختاری کتاب در عین تنوع روایت‌ها قابل توجه است؛ ویراستاران کوشیده‌اند با ترتیب زمانی-موضوعی مناسب، خواننده را گام‌به‌گام از دل تاریخ پرتلاطم فلسطین عبور دهند و در عین حال رشته عاطفی داستان‌ها را حفظ کنند. نتیجه کار، کتابی است که مانند یک فرش پرنقش‌ونگار، ده‌ها تار و پود داستانی را در هم تنیده و روایتی واحد و استوار از «میهن فلسطین» ترسیم کرده است.

برای نمونه، در آغاز کتاب یکی از راویان سالخورده با صدایی آکنده از شوق می‌گوید:

«آیا باید در این‌جا زندگی کنم و در سرزمینی بیگانه چشم از جهان فرو ببندم؟ نه! من به سرزمین محبوبم بازخواهم گشت؛ بازخواهم گشت و همان‌جا دفتر زندگی‌ام را خواهم بست.»

این بیان پرشور که توسط یکی از مادران فلسطینی مهاجر عنوان شده، نمایانگر امید تسلیم‌ناپذیر نسل النکبة به بازگشت است. در جای دیگری از کتاب، زنی پناهنده از نسل بعدی در مواجهه با نگرانی‌ها در مورد دورافتادگی از وطن اظهار می‌دارد:

«اگر ما نتوانیم بازگردیم، نسل‌های بعد – حتی نوه‌ها و نتیجه‌های ما – بازخواهند گشت. نگران نباش.»

ارج و دستاوردهای کتاب

کتاب «Homeland: Oral Histories of Palestine and Palestinians» پس از انتشار با استقبال خوبی در مجامع دانشگاهی و محافل حامی تاریخ شفاهی مواجه شد. منتقدان، این اثر را به خاطر زنده و ملموس‌کردن تاریخ فلسطین از پایین ستوده‌اند. برای نمونه، لیزا حجّار در نشریه مطالعات فلسطین (شماره زمستان ۱۹۹۶) در مقاله‌ای تحت عنوان «شخصی‌سازی تاریخ» به بررسی این کتاب پرداخت و آن را نمونه‌ای موفق از به تصویرکشیدن چهره انسانی فلسطینیان توصیف کرد. او تأکید نمود که روایت‌های گردآمده در «میهن» کلیشه‌های رایج را به چالش می‌کشند و به خواننده غربی فرصتی می‌دهند تا فلسطینیان را نه از دریچه اخبار سیاسی، که از نگاه خودشان و زندگی روزمره‌شان بشناسد. همچنین رونالد بلایر، منتقد شورای سیاست خاورمیانه، این کتاب را گنجینه‌ای دانست که باید در کتابخانه هر پژوهشگر خاورمیانه وجود داشته باشد. در معرفی‌نامه‌های حرفه‌ای آمده است که این کتاب «به‌شدت توصیه می‌شود و شایسته است به‌عنوان منبعی اساسی در دوره‌های دانشگاهی مرتبط با خاورمیانه و منازعه فلسطین-اسرائیل تدریس شود». چنین ارزیابی مثبتی بیانگر جایگاه منحصربه‌فرد این اثر در ادبیات پژوهشی مربوط به فلسطین است.

از نظر جوایز، اگرچه «Homeland» بلافاصله پس از انتشار موفق به کسب جایزه مشخصی نشد، اما به مرور زمان اهمیت آن در حوزه تاریخ‌نگاری مردمی به رسمیت شناخته شد. این کتاب به‌عنوان نمونه‌ای شاخص از تاریخ شفاهی فلسطین در بسیاری از کتاب‌شناسی‌ها و راهنماهای مطالعات فلسطین ذکر شده و الهام‌بخش پژوهشگران بعدی بوده است. برای مثال، پروژه‌های تاریخ شفاهی متاخرتر – مانند کتاب «تاریخ شفاهی نکبت فلسطین» (۲۰۱۸) – به نوعی دنباله‌رو راهی هستند که لیند، بحور و لیند در این کتاب پیموده‌اند.

زبان و نگارش کتاب نیز درخور توجه است. ویراستاران تلاش کرده‌اند ضمن ترجمه و برگردان دقیق گفته‌های راویان از عربی به انگلیسی (کاری که عمدتاً توسط سام بحور انجام شده)، اصالت لحن و صداقت کلام آن‌ها را حفظ کنند. متن کتاب روان و تأثیرگذار است و خواننده احساس می‌کند گویی مستقیم پای صحبت یک فلسطینی نشسته است. وجود واژه‌نامه‌ای کوتاه در ابتدای کتاب کمک می‌کند تا خوانندگانی که با برخی اصطلاحات تاریخی یا فرهنگی منطقه آشنا نیستند (برای نمونه معنای کلمات عربی مانند نکبت، انتفاضه، یا اسامی سازمان‌های فلسطینی) دچار ابهام نشوند. همچنین در بخش پایانی کتاب، نمایه و کتابشناسی مفیدی آمده که به خواننده امکان می‌دهد موضوعات یا افراد مورد نظر خود را به‌سرعت در متن بیابد و در صورت تمایل برای مطالعه عمیق‌تر، به منابع تکمیلی مراجعه کند.

جمع‌بندی

«Homeland: Oral Histories of Palestine and Palestinians» صرفاً یک کتاب تاریخ معمولی نیست؛ بلکه آیینه‌ای از خاطرات، رنج‌ها و ایستادگی‌های یک ملت است. این اثر با رویکرد منحصر‌به‌فرد تاریخ شفاهی، روایت رسمی تاریخ را کنار می‌گذارد و تریبون را به مردمان عادی می‌سپارد تا خود از سرگذشتشان بگویند. نتیجه این کار، کتابی عاطفی، تکان‌دهنده و در عین حال روشنگر شده است که زوایای تازه‌ای از مسأله فلسطین را روشن می‌سازد.

کتاب «Homeland» به ما یادآوری می‌کند که تاریخ واقعی فلسطین را باید از زبان خود فلسطینیان شنید. نسل‌اندرنسل، قصه‌های مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها به نوه‌ها منتقل شده و همین قصه‌ها هویت یک ملت را شکل داده است. اکنون این قصه‌ها به مدد تلاش پژوهشگران دلسوزی چون لیندها و بحور مدون شده و در اختیار جهانیان قرار گرفته است. مطالعه این کتاب، سفری است از دل ویرانی‌ها و آوارگی‌ها تا قله‌های امید و مقاومت؛ سفری که نگاه هر پژوهشگر تاریخ معاصر خاورمیانه را عمیق‌تر و انسانی‌تر خواهد کرد.


هم‌رسانی

مطالب مرتبط
نظر شما