"خدا از بالا تا پایین برای من ثابت شد!"
روایتی از نماز باران آیتالله سید محمدتقی خوانساری، بهمناسبت سالروز درگذشت ایشان

"[وقتی آیت الله محمد تقی خوانساری نماز خواند ] باران حدود یک ساعتی بارید. قبلش هیچ اثری از باران نبود و حتی احتمال عادی باران هم نمی رفت. آن را همه به غیر عادی بودن حمل کردند. خدا رحمت کند مرحوم حاج آقا شهاب اشراقی را! می گفت: خدا از بالا تا پایین، برای من ثابت شد!
در آنجا آسید محمد تقی خوانساری منبر رفت. مرحوم آقای آمیرزا محمد تقی اشراقی هم منبر رفت و این شعر را هم خواند:
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم...
جمعیت زیادی از طلبه و غیر طلبه بود و اکثر هم غیر طلبه بود. طلبه آن موقع زیاد نبود. آن روز باران نیامد.
فردایش در محله ی «قم نو» که الآن آن قسمت ، داخل قبرستان آقای حاج شیخ ره شده است و آن موقع پشت قبرستان بود، مخصوص طلبه ها نماز استسقا خوانده شد؛ چون جزء آدابش این است که اول عموم مردم بروند، بعد افراد خاص انتخاب شوند و بروند. آقای خوانساری تنها با طلبه ها برای نماز باران رفت. آن وقت من هم بودم. باز هم باران نیامد! شبش - الآن یادم نیست که بین نماز مغرب و عشا بود یا بعد از نماز عشا - باران شروع کرد به آمدن. شاید حدود یک ساعت باران آمد.
مرحوم حاج آقای والد ما تاریخش را هم نوشته است. ایشان نوشته اند: قمی ها برای شکرانه این باران بازار را چراغانی کردند. اینکه برخی گفته اند بلافاصله باران آمد اشتباه است. خیلی عجیب بود! کسی احتمال نمیداد. طبق قواعد هواشناسی جای بارش باران نبود. من شنیدم که آقای صدر و آقای حجت صلاح نمی دانستند که نماز باران خوانده شود. قدری نگران بودند که اگر نیاید، چه می شود. وقتی باران آمد، برای طلبه ها خیلی مایه آبرو شد. نه تنها آقای سید محمد تقی بلکه تا مدتی طلبه ها یک آبروی عمومی داشتند، به خصوص که در آن اوایل طلبه ها تحت فشار بودند. (https://t.me/maasqom/101)"
- منبع: آیتالله سید موسی شبیری زنجانی، جرعه ای از دریا، ج1، ص567
سید محمدتقی خوانساری
همرسانی
مطالب مرتبط
جدیدترین مطالب
15 دیماه در گذر تاریخ








نظر شما