مدخل سید محمدکاظم عصار در دایرهالمعارف ایرانیکا

عصار، سید محمدکاظم (تولد در 1302/ 85-1884؛ درگذشت در تهران، 19 دی 1353/ 8 ژانویهی 1975)، محقق برجستهی شیعه و استاد فلسفه در دانشگاه تهران بود، کسی که به بازنگری در قانون مدنی جدید که در زمان علیاکبر داور تنظیم شده بود پرداخت تا از انطباق آن با فقه شیعه اطمینان حاصل کند. (در مورد اختلافنظر در تاریخها، نک: سالنامه، ص312؛ آشتیانی، 1997، ص154.) پدر او، سید محمدبنمحمود اهل لواسان (درگذشت در 1937)، یک محقق و نویسندهی آثار مذهبی و فلسفی -از جمله شرحی بر شرح منظومهی حاج ملا هادی سبزواری (محقق، ص13؛ جلالی نائینی، ص44-45) بود. بهگفتهی خود عصار (در آشتیانی، 1997، ص154)، او تحصیلات رسمیاش را در سهسالگی، با یادگیری علوم مقدماتی و حفظ قرآن آغاز کرد. سپس، او در سن پنجسالگی به مدرسهی عبداللهخان پیوست، جایی که او زبان و ادبیات عربی را در سه سال آموخت؛ [نیز،] او شش سال را در مدارس خان، مروی و صدر به تحصیل فقه و کلام اسلامی پرداخت. همچنین، او عرفان و فلسفه را نزد میرزا حسن کرمانشاهی و میرزا هاشم گیلانی فراگرفت، و در ریاضیاتِ قدیم، نزد میرزا علیاکبر یزدی -متخصص علوم اسلامی- تسلط پیدا کرد. او به توصیهی میرزا علیاکبر یزدی، بعدتر به مدرسهی مدرنِ دارالفنون پیوست، جایی که او به یادگیری ریاضیات جدید و زبان فرانسه همت گماشت. عبدالرزاق مهندس، مدیرِ دارالفنون، نظر به اشتیاق عصار به نظامِ آموزشیِ جدید، در سال 1909 از او خواست که به تبریز رود و موسسهی آموزشیِ مشابهی در آنجا تأسیس کند. عصار که برای بهبود وضعیت مالی خود به یک شغل نیاز داشت، به تبریز رفت و معلم ریاضیات شد: [اما] آن دوران، در طول انقلاب مشروطه، دورانِ نامناسبی بود؛ محمدعلیشاه در تابستان 1908 علیه دولت مشروطه کودتا کرده بود و تبریز، مرکز اصلی مقاومت علیه کودتا، در معرضِ تهدیدِ نیروهای روسیه قرار داشت. در نهایت، تبریز توسط ارتش روسیه اشغال شد، و بهسرعت، تعدادی از رهبرانِ محلی، و از جملهی آنها میرزا علی ثقهالاسلام -از نزدیکانِ عصار که با هم مشغول خواندن اسفار ملاصدرا بودند- محاکمه و اعدام شدند. [اما] عصار، بهیاری یکی از تجاران محلی، توانست تبریز را به مقصد پاریس ترک کند؛ او قصد آن را داشت که در دانشگاه سوربن در رشتهی پزشکی به تحصیل بپردازد؛ اما وضعیت مالی وخیماش، او را واداشت که بهبزودی به تهران بازگردد. او از آنجا به نجف رفت تا تحصیلاتِ سنتیاش را ادامه دهد. در نجف، او نزد علمای دینیِ سرشناسِ آن روزگار -از جمله شیخالشریعهی اصفهانی، میرزا محمدتقیِ شیرازی، و ضیاءالدین اراکی-، به مدت بیش از دوازده سال به تحصیل پرداخت و اجازهی اجتهاد را دریافت داشت. (انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ص33-34.) او در سال 1921 به تهران بازگشت و به تدریسِ دوباره در حوزه و دانشگاه، و بعدتر در دانشگاه تهران -که بهتازگی تأسیس شده بود- پرداخت. (زندگینامهی خودنوشت عصار در آشتیانی، 1997، ص57-155؛ محقق، ص23-27.) هنگامی که اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران از بر سرگذاشتنِ عمامه منع شدند، عصار تصمیم گرفت بهجای تعویض لباس مذهبیاش براساس مقررات جدید، از سمتِ خود استعفا دهد. او در نود سالگی درگذشت و در حرم شاه عبدالعظیم در جنوب تهران، در مقبرهی ابوالفتوحِ رازی به خاک سپرده شد. (محقق، ص27.)
مساهمت عصار در نظامِ آموزشی ایران، در [کوشش او] برای آشتیدادنِ آموزش سنتی با مفاهیم دانش مدرن است. رویکرد آشتیجویانهی او در کارهایش در ریاضیات تطبیقی (الجمع بین الریاضیات القدیمة و الحدیثة) آشکار است؛ اوجِ این رویکرد آشتیجویانه را میتوان در بررسیِ جامعی که او -بههمراه پدر همسرش، شیخ علیبابا فیروزکوهی- بر متنِ قانونِ مدنی جدید، که بهدرخواست دولت توسط گروهِ کوچکی از حقوقدانان دانشمند نوشته شده بود ملاحظه کرد. این قانونِ مدنی، هنوز جزء برترین متونِ [علم] حقوق در ایران شمرده میشود.
عصار معلمی دلبسته به حرفهی خود بود. او هیچگاه آرزوی دستیابی به منصبی سطحبالا را نداشت و همواره آرزومند بهاشتراکگذاشتن دانش وسیعاش با دیگران بود. او مردی متواضع، با شخصیتی صمیمی و آرام، و شوخطبع بود و همزمان، دارای اصول اساسیای سازشناپذیر بود؛ که گواهِ آن، ردِ پیشنهادهای پدرش برای اصلاحِ شرح منظومهی ملاهادی بود، که او، آن را کاملاً سطح پایینتر از متنِ اصلی دانست. (محقق، ص16-17.)
* لازم بهذکر است ترجمهی مدخلهای دایرهالمعارف ایرانیکا صرفاً برای بازتاب پژوهشهای تاریخی در سایت ما منتشر میشوند.
سید محمدکاظم عصار
همرسانی
مطالب مرتبط
جدیدترین مطالب
15 دیماه در گذر تاریخ








نظر شما